کاظمی نژاد
دانش آموز موسسه فرهنگی آموزشی تزکیه (اول دبستان)
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ
آخرین ارسالهای من
مطالبی که دوست دارم
کتابهای مطالعه شده
0امتیازات من
| ۰ دوست و پیگیر | ||||
| ۰ محتوا | ۰ پیگیری محتوا | ۰ رأیگیری | ۰ | |
| ۰ پیوست | ||||
| ۰ فیلم پیوندی | ۰ فیلم ارسالی | |||
| ۰ عکس | ۰ | |||
| ۱۵ دیدگاه | ۱۸ عکس/فیلم | ۰ | ۰ | ۰ |
عدم دسترسی
شما به این صفحه دسترسی ندارید.
سلام خانم. دیروز 4 آذر تولد من بود. بابا و مامان و داداشم منو غافلگیر کردن. برام یه کیک خریدن و برام یه جشن تولد کوچیک خانوادگی گرفتن و منو خیلی خوشحال کردند. اونا رازداری کرده بودند. من هم سال قبل تولد بابام بود و براش گل خریدم و غافلگیرش کردم. سال قبل هم یه رازهای کوچیکی تو مدرسه داشتیم (شعر حفظ کرده بودیم) که نباید به خانواده می گفتیم تا به موقعش وقت جشن براشون اجرا کنیم تا خوشحال بشن.