یک حکایت اخلاقی

خلاصه :

ابوعل سینا که پیش از رسیدن به 20 سالگی همه ی علوم زمان خود را فرا گرفته بود. روزی به مجلس درس ابن مسکویه (معروف ترین دانشمند آن زمان) آمد و مغرورانه گردویی پیش وی انداخت و گفت :
«مساحت این گردو را حساب کن»
ابن مسکویه قسمتی از کتاب نطهاره الاعرق» خود را که درباره علم اخلاق و تربیت نگاشته بود مودبانه مقابل ابن سینا گذاشت و گفت : « تو اول اخلاق خود را اصلاح کن، زیرا تو به اصلاح خود محتاج تری از من به تعیین مساحت این گردو!»
بوعلی از این سخن به خود آمد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه ی عمرش شد.