اخبار و رودیدادها

شهید سیاح طاهری


خلاصه :

تو آسمانی بودی و از همان روز که مجروح شدی نامت بر کرانه‌های ابدی انسانیت و شهادت نقش بست. تو با سخاوتی بی بدیل زیباترین قسمت وجودت، چشمانت را به میهمانی خدا و دیدار او رهسپار کردی تا نزد او بماند و م

تو آسمانی بودی و از همان روز که مجروح شدی نامت بر کرانه‌های ابدی انسانیت و شهادت نقش بست. تو با سخاوتی بی بدیل زیباترین قسمت وجودت، چشمانت را به میهمانی خدا و دیدار او رهسپار کردی تا نزد او بماند و مردمان بتوانند با دیدنت بوی خدا را از نفست و کلامت وهر قدمت حس کنند. تو سکوت کردی بر رنج‌های جانبازیت و از اندوهی که از زیستن غریبانه همرزمان جانبازت در دل داشتی، سکوت کردی بر فراموشی مردم نسبت به شهدا و درک ناقص آنها از چرایی جنگیدنت و دفاعت، سکوتت چون فریادی بود به وسعت گستره آسمان‌ها آن‌هنگام که آرزو می‌کردی از زمین جدا شوی و به آسمانیان بپیوندی، احساسی که برای ما مجهول و نا معلوم بود چون از درک آنچه تو می‌دیدی عاجز بودیم چشمانت را در همان خاکریز‌های بی‌ریای جبهه به بزرگی نام مولایت ابالفضل بخشیدی و به انتظار نشستی که دستان بی دست اما پر سخاوتش روزی شیرین‌ترین شربت عالم هستی را به تو پیشکش کند.

روحت وارسته و بزرگ و دلت بسته به مهر خداوند آرام و مطمئن بود، تنت مجروح و شکسته و وجودت عابری از نور بود که در برابر چشمان کم سو و بی تفاوت ما به سرعت عبور کرد و از زمینیان جدا شد و قسمتی از نور خداوند و آسمان ها گشت چون شهیدان گمنام مظلوم و بی قاعده و زیبا در جنگ با تعصبی کور و خشن به نام داعش، رو به مقصدی مهم و ابدی شتافتی تا در کنار مولایت حسین شاهدی باشی بر حقانیت آزادگی و عظمت نام شهید.
 حاج سعید عزیزم، برادرم،  سرخی خونت فریادیست بر تاریکی‌ها و جهل این روزگار که آواز پاکی تو برای همیشه آسمان را آیینه دار خون تو کرد. به پاکی خونت قسم به یاد نفس‌های پیام آورت می مانیم و دلتنگ شمیم معطر وجودت که بوی کربلا و زهرا(س) و جبهه و خدا را می‌داد، خواهیم ماند تا روزی که دستمان را بگیری که وجود پر از تاریکی ما محتاج شفاعت نورانی تو خواهد بود.

متنی رو که شنیدید صحبت هایی بود که پرویز پرستویی در فراغ شهید بزرگوار مدافع حرم سردار جنگ سالهای دفاع مقدس حاج سعید سیاح طاهری داشتند که بطور گمنام داوطلب دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام شدند و  ۲۳ دی ماه ۱۳۹۴ در شهر حلب سوریه به فیض عظیم شهادت نایل اومدند  و ما امروز افتخار داریم تا در خدمت همسر بزرگوار این شهید عزیز باشیم از ایشون دعوت میکنیم تا بر روی سن تشریف بیاورند .
ای تشنه لبان جُرعه ی آب حیات
وی منتظرانِ مَقدم بابِ نجات
از مِهر و صفای دل و از جان بفرست
تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران