اخبار و رودیدادها

بازدید از کتابخانه


خلاصه :

امروز با یک مکان دیگراز مدرسه مان آشنا شدیم ، محلی پر از گنجهای کمیاب ،پر از دانسته ها و ندانسته هایت ..... و تو به آنجا میروی تا گذری بر خاطرات خود کنی وآن خلل های ناشناخته خود را با نگین های دانایی

امروز با یک مکان دیگراز مدرسه مان آشنا شدیم ، محلی پر از گنجهای کمیاب ،پر از دانسته ها و ندانسته هایت ..... و تو به آنجا میروی تا گذری بر خاطرات خود کنی وآن خلل های ناشناخته خود را با نگین های دانایی پر کنی..و اما آنجا کتابخانه مدرسه ماست ؛ مکانی که در عین حال غرق شده در سکوت و آرامش است  ،هر لحظه به تو چشمک می زند که : من اینجایم ؛ سری به من هم بزن ،مطمئنم پشیمانت نخواهم کرد . بیا و با من همسفر شو تا تو را به دنیای اشعارفاضل نظری و مولانا ببرم یا به دنیای افسانه ای رستم و سهراب..تا برایت داستان لیلی و مجنون را بازگو کنم ،یا که از آن "یادت باشد..." ها بگویم . من که چمدانم را بسته ام ... تو چطور؟؟ [gallery jnewsslider="true" jnewsslider_zoom="true" ids="1909,1910,1911,1913"] من منتظرم.... چو خواهی ز دریا بگیری تو آب شناسی تو راه خودت از سراب شنا کن به آبی که نامش بود کتاب و کتاب و کتاب و کتاب

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران