اخبار و رودیدادها
زنگ مقاومت در راهنمایی تزکیه نواخته شد
خلاصه :
.سال ها پيش ، بچه هاي جزيره ي مجنون يك ياعلي گفتند و عشق برايشان آغاز شد ....
حالا با فرسنگ ها فاصله از آن سال هاي عاشقي ، نيت كردم تا دست بچه هاي كلاس دفاعي را بگذارم روي سنگ مزار شهداي گمنام . از آن بابت كه خدا كمك كند ميان اين همه تهاجم رنگ به رنگ گم نشويم .
كلاس به اعتبار روزشمار تقويم تمام شد و من معلم خواستم قبل تمام شدنش پدر و مادر بچه ها را هم ميهمان اين سفره ي كريمانه كنم . براي همين بعد از ظهر بيست و يكم ارديبهشت 1393 اين كلاس آخر با يك شكل و شمايل متفاوت رقم خورد .
چند تا از دانش آموزاني كه انتخاب شده بودند براي روايتگري كلاس ، انصافا خوش درخشيدند و دو موضوع اصلي كتاب ، يعني جنگ سخت و خاطرات نرمش را در كنار جنگ نرم و خاطرات سختش چيدند و از پدافند غير عامل هم گفتند تا حضار شركت كننده حواسشان جمع يك ساعت درسي مظلوم بشود و تازه برسند به تاين نكته كه اين زنگ آمادگي دفاعي حرف دارد براي گفتن ، شنيدن ، تحليل كردن و حتي توليد محتواهاي مناسب .
لبته اين برنامه ضمن اين كه قصد داشت حواس همه را به سمت موضوع مهم آماده بودن جلب نمايد ، فرصتي براي برقراري ارتباط. مراسم يك ساعت و چند دقيقه اي اختتاميه ي كلاس آمادگي دفاعي با همه ي صفا و ترنم خاصش بهانه اي شد براي يك شروع . قسمت باشد تا نفس دارم براي آبياري اين بذر پربركت تلاش مي كنم . آمادگي دفاعي براي بچه هاي امروز ايران زمين ، حكم حيات دارد . خدا كند جدي بگيريمش .
اسم اين زنگ مشترك بين بچه ها و پدر و مادرشان را گذاشتيم زنگ مقاومت .
همه ي حرف آمادگي يعني مقاوتي از سر ايمان به خدا ، قرآن ، پيامبر و اهل بيت مطهرش . به اين قلعه ي محكم پناه ببريم در امانيم .
كتاب بچه هاي سوم راهنمايي به خاطر تغيير سيستم شش سه سه در آموزش و پرورش يقينا در دست تغيير و تحول است اما هر چه كه از تنور سال بعد تاليف كتب بيرون بيايد ، حتما ارزش كار كردن در صحن كلاس را خواهد داشت . به اندازه ي كافي جاخالي داده ايم ! حالا بايد با يك مديريت جهادي جبران كنيم . ان شاءالله