فرهنگی
هفته ای با کتاب
خلاصه :
دو یار زیرک و از باده کهن دومنی / فراغتی و کتابی و گوشه چمنیهفته را گرامی می داریم نه فقط چون هفته کتاب و کتابخوانی است.ما این هفته را با بازی ها و فعالیت های مختلف گرامی می داریم تا یادمان نرود که آنچه آدمی را از دیگران متمایز می کند کتاب هایی است که خوانده. بیایید آدم متفاوت تری از سال قبل باشیم. تغییری رو به جلو با کمک کتاب هایی که خوانده ایم.
و اما شرح فعالیت هایی که درین ایام گذشت:
از صبحگاه سخت جان ها و سخت خوان ها گویم که در سه شنبه صبح خروس خوان، به دور هم جمع شدیم و کتاب هایی به ظاهر سخت و در باطن حلال آدمی، با گویشی اصفهانی و آواهایی به دور از آدمی خواندیم و خواندند و گوش دادند و اندرزی بر جیب مانتو نهادندی.
دیگری فعالیت، نشستندی و اندیشیدندی که چه کنیم دخترکان کتاب خوان شوند و آشنا به کتاب! تصمیم گرفتیم کتاب ها را زنده کنیم تا بلکه با دیدن کتاب ها کمی تأمل کرده و از زبان کتاب ها قصه ها و روایت ها را شنیده! و دخترکانمان با کمک نمادها و ظواهر شخصیت کتاب را زنده کردند و به زبان گشودندی
داستان به اینجا ختم نشد و دوباره چار اندیشیدندی که چه کنیم تا کتاب های جدید با دخترکان آشنا شوند و از گرد و غبار روزگار به دور! تصمیم گرفتیم کتاب ها را از خانه یشان یعنی کتاب خانه بیرون کشادندی و در معرض دید همگان قرار داده و آشنای دخترکان شوند.
اما باز لبخند رضایت بر لبان جاری نشد و دوباره چاره اندیشیدندی که چه کنیم منزلگه دوست و یار همیشگی را آشنای دل و جان دخترکان قرار دهیم! تصمیم گرفتیم منزلگه را نو کرده و دستی بر رویش کشیده و شکل و شمایلی قرار داده و دوباره در یک سه شنبه آفتاب خوان منزلگه را با دخترکانمان افتتاح کرده و جان تازه ای بخشیدیدندی
اما جملگی نیاز به یک تیر خلاص بود که دوباره چار اندیشیدندی در باب تیر خلاص! و تصمیم گرفتیم از صاحب قلم و کتاب دعوت کرده تا شرح دلی دهد و روح افزایی دهد. و آن شد که سارا عرفانی ساعتی با دخترکان گذراند و شرح ایام و کتاب و گذران عمر کردندی
و تیر خلاص را بر ایام کتاب و کتاب خوانی زدندی!