تحقق یک رویا

خلاصه :

به مناسبت روز دانش آموز برنامه مدرسه گردانی توسط پایه پنجم در دو روز اجرا شد.

همه ما دهه شصتی ها که این روزا مادر شدیم خوب خوب به خاطر داریم که چقدر آرزو داشتیم یه روز شبیه به خانم معلم هامون باشیم.

دفتربه بغل وارد کلاس بشیم و همه جلوی پامون بلند بشن.یا به جای خانم ناظم تو حیاط پشت بلندگو بچه ها رو نصیحت کنیم.در مورد خانم مدیر هم که هیچ وقت حتی اجازه آرزو کردن هم به خودمون نمی دادیم.

این آرزو تو همون سالها موند و شد رویایی که شاید الان خیلیهامون فراموشش کردیم.

ولی ما تو مقطع دبستان برای کلاس پنجمی هامون یه شرایطی فراهم کردیم که این آرزوها به دلشون نمونه..اما حالا چرا کلاس پنجم؟!چون این سالها که تو دبستان بودن مهارتهای زیادی کسب کرده و خودشونو خوب شناختن و میتونن در سمتهای مختلف حتی به اندازه یک روز نقش آفرینی کنند.

پس نوبت ما بود تا رویایی رو که خودمون داشتیم تو روز دانش آموز به اونا هدیه کنیم.

ما میدونیم که باقدرت باور و اعتماد هر قله ای فتح شدنی ست.بارها براشون در مورد این قدرت حرف زده بودیم ..حالا وقتش بود همه آنچه گفته بودیم رو بهش جامه عمل بپوشونیم.

صبح روز عمل رسید صاحبان و بانیان این رویا در جای خود قرار گرفتند باشوقی وصف نشدنی از تحقق این رویا و به واقع از پس همه آنچه به آنها سپرده بودیم به زیبایی برآمدند.