دلنوشت
به مناسبت هفته دفاع مقدس؛ برای تمام مردان بی ادعا
از جنس ابابیل
سرت را بالا بگیر... انگار قرار است باران ببارد...
خلاصه :
از روز قدس، به سنگ می اندیشم و به سجیل ها. و به پرندگانی از جنس ابابیل که در آسمان پرواز می کنند.[ وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ
تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ ]
[ و بر سر آنها پرندگانى فوجفوج فرستاد،
که با سنگهای کوچکی آنان را هدف قرارمیدادند؛ ]
تو یادت نمیآید آن زمان که ابرهه از گور برخاست؛ اینبار به سودای قبلهگاه اول مسلمانان؛
آن زمان که ابرهه با سپاهی از فیل راهی مسجدالاقصی شد.
شاید اینها را به یاد نیاوری؛
اما خوب میدانی ابرهه با سپاهیانش هنوز در کوچهپسکوچههای قدس قدم میزند.
صدای پای فیلان ابرهه، لالایی مادران را قطع میکند؛ و قلب نوزادان را چه میلرزاند...
گوشکن! تا صدای خراب شدن خانهها توسط فیلان ابرهه را بشنوی.
صدای ضجه مادران
صدای آه آنها؛
صدای چکیدن اشک دختران بر شالهای عربی؛
حتی صدای مشت شدن انگشتان پسران؛
صدای فریاد مردان _صدای تکبیرشان_
و صدای سنگهای سجیل را...
سرت را بالا بگیر.
آسمان را نگاه کن.
انگار قرار است باران ببارد.
بارانی از سنگ...!
میبینی؟ اینها پرندگان ابابیل اند که به سوی قدس میآیند.
عدهای از آسمان راهی شدند؛
و عدهای از زمین.
آنان که پوستی بر استخوان شدند تا از قفسهای سپاهیان ابرهه، به بام مسجد الاقصی پرواز کنند.
آنان، همان مردانی هستند که سجیل در دست دارند.
مردانی را میگویم که از زندان جلبوع تونل حفر کردند تا پیام رهایی را به دست نسیم بسپارند.
تا باد صبا از قدس با خودش عطر اراده بیاورد.
آنان که سجیل در دست میجنگند تا آنروز که سپاه ابرهه نابود شود.
آنان که گاهی نام سنگهای سجیل بود؛
و حالا نام موشکهایشان سجیل است.
؛؛
حالا سرت را بالا بگیر.
آسمان را نگاه کن.
انگار قرار است باران ببارد.
باران سجیل ها...
بهمناسبت هفته دفاع مقدس
برای مردانی از جنس پرندگان ابابیل
که دفاع مقدس را در قدس رقم میزنند.
الهام شاهگلدی
۳ سال پیش
خدا قوت